در دنیای بازاریابی، چارچوب استوریبرند دونالد میلر ایدهای قدرتمند معرفی کرد: قهرمان، مشتری است نه برند. این اصل در آموزش نیز به همان اندازه دگرگونکننده است. وقتی معلمان خود را قهرمان کلاس بدانند، دانشجویان به تماشاگر منفعل تبدیل میشوند. اما زمانی که دانشجو بهعنوان قهرمان دیده شود، آموزش به سفری برای توانمندسازی و رشد تبدیل خواهد شد.
قهرمان در آموزش
در داستانها، قهرمان با چالشها روبهرو میشود، رشد میخواهد و بر موانع غلبه میکند. در کلاسها، این قهرمان دانشجو است. معلم نقش راهنما را ایفا میکند؛ یعنی همان مربی خردمندی که ابزار، انگیزه و مسیر را فراهم میسازد.
تعریف آنچه دانشجویان میخواهند
همانطور که برندها باید خواستههای مشتریان را مشخص کنند، معلمان نیز باید درک دقیقی از اهداف دانشجویان داشته باشند. گاهی دانشجویان میخواهند در امتحان قبول شوند، گاهی به اعتمادبهنفس در مکالمه نیاز دارند و گاهی به ارتقای شغلی فکر میکنند. نقش معلم این است که این اهداف را کشف کرده و آموزش را با آنها همسو کند.
اشتباهات رایج معلمان
بسیاری از معلمان بیش از حد روی دانش و دستاوردهای خود تمرکز میکنند. اگرچه دانش مهم است، اما نباید مسیر یادگیری دانشجویان را تحتالشعاع قرار دهد. تدریس بدون توجه به اهداف دانشجویان، به کاهش انگیزه در کلاس منجر میشود.
تبدیل آموزش با استوریبرند
برای اجرای اصل اول استوریبرند، معلمان میتوانند:
۱. درس را با بیان هدف دانشجو آغاز کنند.
۲. فعالیتها را بهعنوان گامهایی در جهت اهداف او طراحی کنند.
۳. از مثالها و داستانهایی استفاده کنند که دانشجویان را حلکننده مسئله نشان دهد.
۴. بازخوردی ارائه دهند که بر پیشرفت دانشجو تأکید داشته باشد.
نتیجهگیری
اصل استوریبرند فقط یک ابزار بازاریابی نیست؛ بلکه یک تغییر ذهنیت است. با بهکارگیری آن در آموزش، کلاسها به فضایی تبدیل میشوند که دانشجویان در آن مالک یادگیری خود هستند. معلمان راهنمایان مطمئن میشوند و دانشجویان قهرمان سفر آموزشی خود.